برچسب ها: تحریف قرآن در تشیع، تحریف، ،
گفتاری از امام باقر علیه سلام درباره قرآن :
قرآن زنده است که هرگز نمی میرد آیات قرآن نیز زنده اند وهرگز مرگ ندارند اگر بنا بود با مرگ اقوامی که آیات قرآن بر آنها نازل شده آیات نیز بمیرند ، تاکنون قرآن نیز مرده بود !اما چنین نیست وقرآن همان گونه که بر گذشتگان جریان یافته است بر آیندگان نیز جریان پیدا خواهد یافت ۔ در گفتار دیگری آن حضرت چنین فرموده است :ولو ان الآیة اذانزلت فی قوم ثم مات اولک ماتت الایة لما بقی من القرآن شی ولکن القرآن یجری اوله علی آخره ما دامت السماوات والارض ولکل
قوم آیة یتلوها ، هم منها من خیراو شر اصول الکافی ج1ص17
امام جعفر صادق علیه سلام می فرماید ؛
قرآن پیوسته جریان دارد ودر میان مردم زنده است وهر آیه ای از آن نیز زنده است وهر گز مورد زوال ونیستی واقع نمیشود ، آنچنانکه شب وروز ، خورشید وماه جریان دارند ، قرآن نیز درمیان بشریت جریان خواهد داشت ، وبر آخرین افراد ما جاری می شود ، همانطوری که بر اولین افراد ما جریان پیداکردتفسیر عیاشی ج2 ٓص204
امام کاظم علیه سلام می فرماید؛
امام رضاعلیه سلام از پدرش موسی بن جعفر علیهما سلام نقل کرد که آن حضرت فرمود : مردی ازامام صادق علیه سلام سوال کرد که چرا هرچه بیشتر قرآن را انتشار می دهند و تدریس می کنند ،کهنه نمی شود بلکه بر طراوت و تازگی اش افزوده می شود ؟امام علیه سلام فرمود ؛ برای این که قرآن برای بخشی از زمان وبرای یک دسته از مردم نازل نشده ، بلکه برای تمام زمانها وبرای تمام انسانها نازل شده است بدین جهت است که قرآن در هر عصری ودر نزد هر قومی تا روز قیامت طراوت وشادابی خود را حفظ می کند عیون الاخبارالرضا[ع] ص87ج2 و بحار الانوار ج92ص15
امام عسکری حسن بن علی علیه ما سلام می فرماید ؛
خدا وند عزوجل فرمود : الم ،یعنی قرآنی که با همین حروف [الف لام میم ]آغاز شده همان قرآنی است که من از [نزول ] آن به موسی وکسانی که بعد از وی از پیامبران آمده اند خبر دادم ، پس بنی اسرایئل نیز از این امر خبر داشته اند که من بزودی کتابی را ای محمد ! بر تو نازل خواهم کرد [آن هم ] کتابی نفوذ ناپذیرکه هر گز باطلی نه از پیش رو ونه از پشت سر در آن راه پیدا نخواهد کرد ،چرا که این کتاب از سوی خدای حکیم و شایستهٔ ستایش نازل شده است۔
تفسیر منسوب به امام عسکری [ع] ص 62
بحارالانوار ج92ص 15-16
شبهه9:وجود روایات دال بر تحریف در کتب شیعه !؟
یکی از شبهاتی که فرقه ضاله وهابیت مطرح می کند این است که : روایات «متواتر» و فراوانی در کتابهای بزرگ شیعه مانند کافی . از امامان (ع)شان نقل شده است كه همه آنها بر تحریف 1 ـ على بن ابراهیم قمى با اسناد خود از ابوذر نقل نموده است كه: هنگامی كه اين آيه( يوم تبيضّ وجوه و تسودّ وجوه [3]نازل شد، رسول خدا فرمود: پيروان من در روز قیامّت با پنج پرچم و نشانه به نزد من مىآيند، آن گاه ابوذر گفت كه رسول از هر گروهی مىپرسد كه با ثقلين - يعنى با دو امانت بزرگی كه از من در پيش شما بود (قرآن و عترت) - چگونه رفتار كرديد؟
گروه اول مىگويند: ثقل اكبر (قرآن) را تحریف كرديم و به پشت سر انداختیم و با ثقل اصغر (عترت)، عداوت و دشمنی نموده، ستم درباره آنان روا داشتیم.
گروه دوم مىگويند ثقل اكبر را تحریف و قطعه قطعه كرديم و با احکام و دستورات آن مخالفت ورزیدیم و با ثقل اصغر نیز دشمنی كرده، با آنان جنگیدیم. [4]
2ـ سيد بن طاووس و محدّث جزائرى با اسناد خود از حسن بن حسن سامرى نقل كردهاند كه رسول خدا در ضمن حديث مفصلی درباره كسانى كه حد و مرز قانون خدا را در هم مىشكنند، به حذيفه چنین فرمود كه: آنان مردم را از راه خدا منحرف و کتاب او را تحریف مىكنند و روش مرا تغيير مىدهند. [5]
3ـ سعد بن عبداللَّه قمى با اسناد خود از جابر جعفى و او از امام باقر (ع) چنین آورده است كه: رسول خدا (ص) در منى دعا خواند، آن گاه فرمود: مردم! من در ميان شما دو امانت سنگین مىگذارم، آگاه باشید كه اگر به آن دو، چنگ زديد، هیچ گاه گمراه نخواهيد شد، آنها کتاب و عترت من است و کعبه هم خانه خدا و باید مورد احترام قرار بگیرد. امام باقر (ع) پس از بیان این حدیث نبوى فرمود: ولى مردم كتاب خدا را تحریف نمودند و احترام کعبه را در هم شکستند، عترت و خاندان پیامبر را به قتل رساندند و تمام ودايع، امانتهاى خدا را به دور انداختند و از آنها دورى جستند.{ عن الباقر علیه سلام قال رسول الله انی تارکم فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ثم قال اما کتاب الله فحرفوا واما العترة فقتلوه…..}[6]
4ـ شيخ صدوق در خصال بااسناد خود از جابر و او از پيامبر (ص) نقل نموده است كه: در روز رستاخيز در درگاه عدل خدا سه طايفه حاضر مىشوند و از مردم دادخواهى و شكايت مىكنند:
قرآن، مسجد و عترت. قرآن مىگويد: خدایا! این مردم مرا تحریف کردند، احترام مرا در هم کوبیدند، عظمت مرا در هم شکستند. مسجد مىگويد: خدایا! این مردم مرا عاطل و ضایع نمودند و از من بهره برداری نكردند عترت مىگويد: خدایا! این مردم ما را به قتل رساندند، زندگی ما را از هم پاشیدند، ما را متفرّق و پراکنده ساختند... [7]
5ـ كلينى در كافى و صدوق با اسناد خود از على بن سويد نقل كردهاند كه او مىگويد: من به محضر حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر (ع) كه در زندان بود، نامهاى نگاشتم و پاسخی دريافت نمودم كه در ضمن آن نوشته بود:{ولا تلتمس دین من لیس من شیعتک ولا تحبن دینهم فانهم الخاینون الذین خانوا الله ورسوله وخانوا اماناتهم ،وتدری ما خانوا اماناتهم ؟اءتمنوا علی کتاب الله فحرفوه وبدلوه ،ودلوعلی ولاة الامر منهم فنصرفوا عنه فاءقهم
الله لباس الجوع والخوف بما کانوا یصنعون } اين مردم كتاب خدا را به امانت پذيرفتند، سپس به این امانت خدايى خيانت ورزيدند و آن را تحريف و تبديل نمودند. [8]
6ـ ابن شهر آشوب با اسناد خود از عبداللَّه نقل نموده كه حضرت اباعبداللَّه الحسين (ع) در روز عاشورا خطبهاى خواند و در ضمن آن خطبه چنین فرمود: راستى شما مردم متمرد و سركش و در ظلم و ستم سرآمد روزگار و ملتها مىباشيد، شما مردمانى هستيد كه قرآن را به دور انداخته و از شيطان الهام گرفتهايد. شما كسانى هستید كه با گناهان، پيمان دوستى بسته و كتاب خدا را تحریف كردهايد. [9]
7ـ ابن قولويه در كامل الزيارات با اسناد خود از حسن بن عطيه از امام صادق (ع) نقل كرده استكه چون وارد «حائر حسينى» شدى، اين جملات را بخوان: : أشهد أنك دعوت إلى الله و إلى رسوله و وفيت لله بعهده و قمت لله بكلماته و جاهدت في سبيل الله حتى أتاك اليقين لعن الله أمة قتلتك و لعن الله أمة ظلمتك و لعن الله أمة خذلتك و لعن الله أمة خدعتك [خذلت عنك] اللهم إني أشهدك بالولاية لمن واليت و والته رسلك و أشهد بالبراءة ممن برئت منه و برئت منه رسلك اللهم العن الذين كذبوا رسلك و هدموا كعبتك و حرفوا كتابك و سفكوا دماء أهل بيت نبيك و أفسدوا في بلادك و استذلوا عبادك اللهم ضاعف عليهم [لهم] العذاب فيما جرى من سبلك و برك و بحرك اللهم العنهم في مستسر السرائر و ظاهر العلانية في أرضك و سمائك و كلما دخلت الحائر فسلم و ضع يدك [خدك] على القبر خدايا! بر كسانى لعنت كن كه پيامبران تو را تكذيب كردند و كعبه را منهدم و كتاب تو را تحريف نمودند. [10]
8ـ حجال از قطبة بن ميمون و او هم از عبدالاعلى چنين آورده است كه امام صادق فرمود: طرفداران عربيت، كتاب خدا را تغيير مىدهند.
پاسخ
«تحریف» در این روايتهاى هشت گانه به معنای تغيير دادن مفهوم قرآن و تصرف در تفسير آن مىباشد نه به معناى اسقاط آيات قرآن و تغيير دادن كلمات آن: زیرا تصرف و
اجتهاد در معناى قرآن نیز يك نوع تحريف است . و دشمنان اهل بیت پیامبر(ص) با این گونه تحریف توانستهاند، آياتى را كه در عظمت آنان نازل شده است، به معناهاى ديگر و خلاف واقع تفسير و تأويل كنند، دشمنى و عداوت خودشان را به كار برده و از مقام و عظمت خاندان نبوت بكاهند. و اين معنى كه گفتيم با روايات چندى تأييد مىشود، چنان كه در حديث ششم از روايتهاى مذكور تحريف قرآن به قاتلان حضرت ابىعبداللَّه (ع) نسبت داده شده، آن جا كه مىگويد: شما كتاب خدا را تحريف كردهايد.
چنانچه روايتى از امام باقر (ع) داریم که مىگويد: آنان كتاب خدا را به دور انداختند، بدين گونه كه حروف و كلمات قرآن را محفوظ داشته حدود و قوانين آن را تغيير دادهاند. [11]
[3] در آن روز حساب وجزاء چهرهایی روشن وسفید و چهرهایی تاریک وسیاه خواهد بود ۔آل عمران 106۔
[4] نور الثقلین ،ج1،ص382
[5] همان ص394
[6] بصایر الدرجات 8 :باب 17.
[7] وسایل الشیعه ، ج5،ص202،بحار الانوار ،ج7ص222
[8] روضة الکافی 8: 124-125
[9] تحف العقول :245،مقتل خوارزمی 2 :7
[10] کامل الزیارات باب 79 :197
[11] محمد کلینی >روضه کافی ج8 ص50